جايگاه و سرانجام صنعت استان را خدا به خير كند

همواره از سوي مسئولين و مقامات استاني در معرفي استان مركزي و حتي مسئولين كشوري ، از استان مركزي به عنوان استاني صنعتي با جايگاهي خاص در سطح كشور ياد شده و عملا نام استان مركزي و بويژه شهر اراك به عنوان مركز استان با صنعت عجين گرديده به گونه اي كه بدون شك براي هر شهروند و هم ميهني ، صنعت در استان مركزي و شهر اراك به عنوان اصلي ترين مشخصه و ويژگي شناخته مي شود .

حتما تا كنون اين عبارات را شنيده ايد كه : " استان مركزی از جمله استانهای صنعتی كشور محسوب می شود، وجود صنایع مادر در اراك این شهر را به یكی از قطبهای صنعتی كشور مبدل كرده است ." " استان مركزي از حيث صنايع مادر داراي رتبه دوم در كشور و از حيث تركيب صنايع رتبه چهارم كشوري را دارد."  "اراك پايتخت صنعتي است " و .....

اما آيا استان مركزي همچنان رتبه چهارم صنعتي كشور را بنا بر ادعاهاي موجود دارد؟ قطعا پاسخ منفي است و اگر آمار واقعي در اختيار قرار گيرد نشان مي دهد كه در سالهاي اخير رتبه صنعتي استان مركزي تنزل داشته و ديگر حائز رتبه چهارم صنعتي كشور نمي باشد.

آيا خبري از شركتها و صنايعي كه روزي اعتبار و سهم بالايي در صنعت استان داشته اند مانند آونگان ، كابل تك ، قند شازند و ... وجود دارد ؟ قطعا پاسخ منفي است چون اين شركتها و صنايع از گردونه توليد و صنعت خارج شده اند.

آيا صنايعي مانند نورد آلومينيوم ، هپكو ، واگن پارس ، آذرآب ، ماشين سازي و ... همچنان در افق صنعت كشور نقش آفريني مي كنند ، اشتغال و توليد بالايي دارند و ... ؟ در اين مورد نيز پاسخ منفي است و كاهش جدي حجم كاركنان آنها ، به حداقل رسيدن حداكثري ظرفيت توليدي آنها و اعتراضات مكرر كارگري اين واحدها گوياي حال و روز آنها مي باشد.

 اما چرا ؟ چرا استان مركزي و بويژه شهر اراك در حال از دست دادن جايگاه صنعتي خود است و در كورس صنعتي سازي و سرمايه گذاري استانها در حال تنزل و افول مي باشد؟

پرداختن به اين موضوع و بيان دلايل و چرايي اين اتفاق بسيار گسترده است اما اجمالا با مرور چند خبر قضاوت را به مخاطبين محترم مي سپارم .

به سخنان و اظهار نظرهاي ذيل كه در خروجي خبرگزاريها هم قابل دريافت است توجه بفرماييد :

بنابر مصوبه هیات رئیسه شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان استان مرکزی آقای علی حسین محمدی به عنوان رئیس و آقایان سروش فرهادیان و علی فرهمند پور به عنوان معاونان ستاد اصلاح طلبان استان مرکزی (امید) در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا منصوب شده و حکم های آنان را صادر کردم.

علی‌رغم تلاش های صورت گرفته از سوی رقیب و فعال شدن علنی و غیرعلنی تمام حوزه های نفوذ آنان، اصلاح طلبان استان مرکزی دیگر بار بر سر منافع عمومی به جمع بندی رسیده و برخلاف خبرسازی های جریان رقیب، به وحدت و انسجام قابل توجه ای دست یافتند.

انتخابات همواره از نگاه اصلاح طلبان به عنوان روزنه ای رو به دموکراسی بوده و از این رو همواره در لحظه های حساس منافع شخصی، حزبی و گروهی را به نفع منافع مردم و در چارچوب مرام اصلاح طلبی نادیده گرفته اند.

پیام این ترکیب ستاد اصلاح طلبان این است که جریان رقیب نمی تواند بر موج اختلاف نظرهای طبیعی که درون جریان اصلاحات به عنوان یک جبهه متکثر هست سوار شود.

جریان اصلاحات این پتانسیل را ذیل سازوکار شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان دارد تا اجازه ندهد ترفندهای رقیب باعث ایجاد انشقاق میان اصلاح طلبان و از دست رفتن زمان و فرصت سوزی شود.

به زودی رئیس و دو معاون ستاد اصلاح طلبان در استان مرکزی با هدف برنامه ریزی برای پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری  و پیروزی فهرست اصلاح طلبان در انتخابات شوراها تشکیل جلسه خواهند داد.

دستور شروع عملیات شورای ستاد به رئیس و دو معاون ستاد ابلاغ شده است تا با استفاده از تجربه موفق دور دوم انتخابات مجلس در استان مرکزی که با پیروزی هر سه نامزد فهرست امید در اراک و شازند و ساوه توام شد، دیگر بار موفقیتی حداکثری همچون مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در اردیبهشت ۱۳۹۴ که با پیروزی صد در صدی نامزدهای جریان اصلاحات همراه شد را تکرار کنیم.

 نسبت به عملکرد هیات نظارت معترض هستیم، اگر در بررسی صلاحیت ها، ضوابط رعایت نشود و بر اساس منطق رد صلاحیت ها صورت نگرفته باشد؛ قطعا مردم نسبت به انتخابات دلسرد می شوند، چرا که احساس می کنند تصمیم گیری های آنها توسط  برخی افراد خنثی می شود.

این امر ناامیدی را به جامعه تزریق می کند و خلاف مورد است که رهبری با شعار اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال به دنبال آن است.

زمانی مردم می توانند در تولید موفق حضور یابند که نسبت به آینده امید داشته باشند. باید سرمایه گذاری صورت گیرد تا شاهد اشتغال و تولید باشیم. طبیعتا هنگامی سرمایه گذاران از حضور در کشور استقبال می کنند که شرایط ثابت و فضا رو به بهبود باشد، اما در این شرایط خواسته رهبری نه تنها عملیاتی نمی شود بلکه عکس آن نیز رخ خواهد داد.نمی توان شعار داد اما در عمل به گونه ای دیگر عمل کرد.

در سال های گذشته تجربه مدیریت یک جریان و یک دیدگاه را در حاکمیت کشور داشته ایم؛  مدیریت یک دیدگاه در کشور، نه تنها مثبت نبود بلکه اسفناک هم بود. برای کسی که عقلانی رفتار می کند، مسجل است که با یک دیدگاه نمی شود کشور را اداره کرد.

حذف هر یک از دیدگاه ها کار غلطی است که به کلیت نظام و جریان ضربه وارد می کند. اگر قرار است شخصی حذف شود باید با ضابطه و قانون این امر صورت گیرد،حق نداریم اجازه دهیم تجربه تلخ گذشته تکرار شود.

 تمام تلاش ما، آوردن مردم در صحنه و اجرای دموکراسی است. سیستمی که می خواهیم در آن اصلاحات شکل گیرد و کشور توسعه یابد و برای این امر مردم حضور یابند.

باید به رأی مردم احترام بگذاریم و برای این مهم، باید گفتمان کنیم تا اگر روند غلطی دنبال می شود، تجدید نظر کنند.

به صلاح مملکت قدم برمی داریم و نه گروه خاص. باید مردم را به سمتی ببریم که در زمین بُرد- بُرد بازی کنند این که عده ای در زمین بُرد وعده ای در زمین باخت بازی کنند، قطعا ناموفق خواهد بود. تلاش ما این است که همه برنده باشند و با گفتمان تا حدی بر این امر غالب می شویم .

به نظر شما آيا اين اظهار نظرها در حوزه سياست و انتخابات و ... از سوي چه كسي با چه جايگاهي مي تواند باشد؟ اگر بدانيد كه صحبتها و اظهار نظرهاي فوق از ناحيه يكي از مديران عامل شركتهاي صنعتي اراك است آنگاه قضاوت شما چيست ؟ آيا مديرعامل يك شركت صنعتي كه علي القائده دانش ، تجربه و صلاحيت او بايستي در حوزه هاي صنعتي و توليدي باشد مي تواند تا اين حد درگير امور سياسي باشد؟

در بهمن ماه سال 1395 آقاي جعفر صفري سنجاني به سمت مديرعاملي شركت ماشين سازي اراك منصوب گرديد .بله آقاي جعفرصفري سنجاني مديرعامل ماشين سازي اراك ، همزمان رئيس شوراي اصلاح طلبان استان مركزي است و بيانات و اظهار نظرهاي فوق متعلق به ايشان است !!!!

با اين تفاسير سرانجام شركت ماشين سازي و واحدهاي مشابه آن و به طور كلي صنعت استان چگونه خواهد بود .

پيدا كنيد پرتغال فروش را .....