مطابق نظر رئیس محترم اتاق بازرگانی ایران ''سهم کشور ما از تجارت جهانی کالا در سال ۲۰۱۵ فقط ۳۵ صدم درصد بوده است که بدون نفت ، وضعیت به مراتب تاسف بارتر شده و سهم ما به رقم ۲۴ صدم درصد کاهش مییابد''.
این یعنی در فرصت باقیمانده از سند چشم انداز (1404) و برای تحقق و عینیت بخشیدن به افق پیش بینی شده در آن سند (در حوزه اقتصادی) و توفیق در سیاستهای اقتصاد مقاومتی ، خیلی خیلی نیاز به کار و همت و تلاش داریم و قطعا با این شرایط به اهداف سند چشم انداز و تحقق اقتصاد مقاومتی نمی رسیم مگر با کار عالمانه ، انقلابی و جهادی .
وانگهی با توجه به رکود حاکم بر بخش تولید و ضرورت قطعی و حتمی توجه به صادرات و مراودات تجاری ، ضعف ما و به تبع ، سهم اندک ما در تجارت جهانی نشان می دهد که آنچنان که باید ظرفیت و پتانسیل لازم را برای صادرات کالاهای صنعتی نداریم . این یعنی هم ضرورتا بایستی صادر کنیم و هم بلد نیستیم و نمی توانیم صادر کنیم .
همانطور که قبلا توضیح دادم ، تزریق تسهیلات و منابع مالی به تنهایی نمی تواند راهکاری برای رفع رکود و افزایش فروش در بخش تولید باشد و اصرار و اعتقاد جدی دارم که برای حل مشکل در این حوزه ، بایستی همه گزینه ها روی میز قرار گیرد و عملیاتی شود ، اگر قرار به پرداخت تسهیلات است که البته لازم است ، این منابع و تسهیلات بایستی تسهیل گر صادرات باشد و با سیاستهای مشخص و عملیاتی ، برای گسترش صادرات غیر نفتی و صنعتی ، تلاش و بخش تولید را از بن بست فعلی خارج کنیم . البته اینکه این مفهوم و ضرورت در بخش تولید و برای فعالان آن نهادینه گردد اولین قدم و البته اصلی ترین قدم است. یعنی سرمایه گذاران ، تولید کنندگان ، کارآفرینان و صنعتگران محترم را به این اعتقاد و باور برسانیم که تولید بایستی برای بازار صادراتی باشد و هدفگذاری تولید برای بازار داخلی یعنی حرکت در مسیر بن بست ، آنگاه در حوزه سیاستگذاری و در جهت حمایت از این تفکر ، دولت و نهادهای پشتیبان ، تسهیلات و ابزارهای لازم را در اختیار قرار دهند .
البته بحث حول و حوش اين موضوع بسيار مفصل و دامنه دار است كه براي عدم تطويل نوشتار از آنها فاكتور گرفته شد اما به برخي سرفصلهاي مربوطه اشاره مي شود كه اين سرفصل ها خود نياز به پرداختن و تشريح و بحث طولاني دارد :
اينكه كشور ما با دارا بودن سهم يك درصدي از جمعيت و وسعت دنيا ، كمتر از نيم درصد سهم در اقتصاد و تجارت جهاني دارد !!!
اينكه كشور آمريكا سهمي قريب به يك چهارم اقتصاد دنيا را دارد و همين ميزان نقش باعث شده در سطح دنيا به عنوان اصلي ترين بازيگر شناخته شود (چه بخواهيم و چه نخواهيم و چه قبول داشته باشيم و چه قبول نداشته باشيم) و همين نقش باعث شده كه تحريم و فشار هاي آن باعث محدود شدن تعامل ساير كشورها با ايران شود .
اينكه راهي براي بقا و رشد و توسعه نداريم مگر اينكه در حوزه اقتصادي و نظامي خود را قوي نماييم و اگر استدلال علمي را هم كنار بگذاريم ، تجربه صدر اسلام هم نشان مي دهد (آنجا كه پيامبر فرمود كه ثروت خديجه و شمشير علي به عنوان دو بازوي اقتصادي و نظامي نقش اساسي را در موفقيت پيامبر داشته است) كه بدون قدرت اقتصادي و نظامي امكان دوام و بقاي تفكري چون نظام مقدس ما نيست.
+ نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت 19:48 توسط محمد رضا گودرزی |
رشد سرطاني فساد در كشور...
ما را در سایت رشد سرطاني فساد در كشور دنبال می کنید
برچسب : فاصله,زیاد,تحقق,سند,چشم,انداز,سیاستهای,اقتصاد,مقاومتی,راه,برون,رفت,شرایط,فعلی, نویسنده : emrg535 بازدید : 129 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 17:47